دلّاکها
یادداشت – احسان حصاری مقدم
شاید با تهیهی نخستین مخزن مسی یا چدنی در سدههای پیشین بود که ساکنان ایران زمین در شهرها و روستاها توانستند در فضایی با نام گرمابه از آن بهره ببرند.
زیرا پیشتر برای شستشوی تن و بدن، یقیناً در دیگ و دیگچه حجم کمی از آب را میجوشاندند.
بنای حمامها به طور معمول از خشت خام به شکل سقف ضربی بود و برای استفادهی بیشتر از روشنایی و نور مناسب در طول روز، آن را گنبدی شکل میساختند.
ورودی حمامها با توجه به فاصلهی پلهها از کف کوچه و خیابان که گاه نزدیک به دو متر میرسید، طوری طراحی میشد تا رهگذران رفت و آمد مشتریان را در صحن حمام نبینند.
آب مورد نیاز حمامها در شهرمان بجنورد از چشمه و قناتهای اطراف شهر و روستاها مانند «قنات صدرآباد، چرمغان» و ... تامین میشد.
برای استفادهی بهتر از آبهای جاری، بنای خزینهها را در دو تا سه متر پایینتر از سطح کوچه و خیابان احداث میکردند.
در حدی که سقف حمامهای عمومی ارتفاع چندانی از کف کوچهها نداشت.