از ییلاق خوشآبوهوا تا آسمان غبارآلود
به گزارش روزنامه اترک، تا یک دهه پیش، بجنورد با تابستانهای خنک و هوای تازهاش، مقصدی برای گردشگران از سایر استانها بود. اما حالا، مادران و پدران از خاطرات زلزله و سیل گذشتهاند، اما نگرانی جدیدشان ذرات معلقی است که ریههای کودکانشان را هدف گرفته. طبق آمار سامانه پایش کیفی هوای کشور (وابسته به سازمان حفاظت محیط زیست)، در سالهای اخیر، بجنورد بارها در صدر شهرهای آلوده قرار گرفته. برای مثال، در روزهای گذشته، شاخص کیفیت هوا به ۵۰۰ رسید و وضعیت “خطرناک” اعلام شد. این آلودگی عمدتاً ناشی از ذرات معلق PM۱۰ (با قطر ۲.۵ تا ۱۰ میکرون) است که از منابع محلی و خارجی سرچشمه میگیرد. کارشناسان هشدار میدهند که این ذرات میتوانند باعث حملات قلبی، مشکلات ریوی، تشدید آسم و حتی آسیب به اکوسیستم شوند.
قاسم عطایی، دانشجوی حقوق محیط زیست دانشگاه مازندران، در یادداشتی که مدتی قبل در روزنامه اترک منتشر شد، تأکید میکند: “آلودگی هوا در بجنورد نه تنها سلامت شهروندان را به خطر انداخته، بلکه کرامت انسانی را زیر سؤال برده است. دولت موظف است طبق قوانین موجود، مانند آییننامه پیشگیری و مدیریت گردوغبار (مصوب ۱۴۰۰)، پروژههای پیشگیرانه را اولویتبندی کند.”
علل اصلی آلودگی: ترکیبی از عوامل محلی و فرامرزی
آلودگی هوای بجنورد داستان پیچیدهای دارد که عوامل طبیعی، انسانی و فرامرزی در آن نقش دارند. بر اساس گزارش ایرنا و مصاحبه با مسئولان محلی، انگشت اتهام عمدتاً به سمت ریزگردها نشانه رفته که از خشکسالی ناشی میشوند. در ادامه، به تفکیک علل میپردازیم:
۱. ریزگردهای فرامرزی از صحرای قرهقوم ترکمنستان: این بیابان وسیع (که بیش از ۷۰ درصد خاک ترکمنستان را پوشش میدهد) اصلیترین متهم است. به گفته کارشناسان کاهش بارندگی و خشکسالی سالهای اخیر، بافت خاک را تغییر داده و با وزش باد، گردوغبار از قرهقوم به بجنورد میرسد. این پدیده مرز نمیشناسد و طبق گزارشهای ایسنا، در سال ۱۴۰۳، بیش از ۶۰ درصد آلودگی روزهای بحرانی بجنورد را تشکیل داده. همچنین، گاهی ریزگردها از غرب کشور (مانند عراق) وارد میشوند، هرچند نادر است.
۲. فعالیتهای صنعتی محلی: شهرک صنعتی بجنورد، سنگشکنها و کارخانههای آسفالت در اطراف شهر، سهم قابل توجهی (۱۵ تا ۲۰ درصد طبق گفته کارشناسان محیط زیست خراسان شمالی) دارند. برخی کارشناسان حوزه شهری نیز گفته اند: جانمایی شهرک صنعتی در مسیر باد غالب (جنوب شرق به شمال غرب) باعث ماندگاری آلایندهها میشود.” علاوه بر این، پتروشیمی و سیمان نیز مؤثرند، اما سنگشکنها با تولید غبار مستقیم، مشکل را تشدید میکنند.
۳. ناوگان حملونقل و ساختوسازهای شهری: تردد خودروهای سنگین، کوچههای خاکی در حاشیه شهر و تخریب ساختمانها، گردوغبار را افزایش میدهند. البته کارشناسان حوزه شهری اشاره دارند که توسعه شهر ناگزیر است، اما معابر خاکی و ساختوسازها بدون نظارت، عامل مهمی هستند. همچنین، ناوگان عمومی فرسوده و آلایندگی گازی (مانند منواکسیدکربن) نقش دارند، هرچند کمتر از ریزگردها.
۴. عوامل طبیعی و کشاورزی: خشکسالی، رها شدن زمینهای کشاورزی در جنوب استان (مانند دشت قرهمیدان در مانه و سملقان)، چرای بیرویه دام و کاهش پوشش گیاهی، خاک را مستعد بلند شدن میکند. کارشناس محیط زیست اذعان دارد که حدود ۲۰۰ هزار هکتار کانون گردوغبار در جنوب استان وجود دارد، که ۱۵ هکتار آن بحرانی است. توپوگرافی کاسهای بجنورد نیز ماندگاری آلایندهها را افزایش میدهد، زیرا بادها نمیتوانند هوا را به راحتی خارج کنند.
گزارشهای اخیر خبرگزاری مهر نشان میدهد که در مقایسه با مشهد (که آلودگیاش بیشتر از PM۲.۵ ناشی از خودروها است)، بجنورد بیشتر با PM۱۰ دستوپنجه نرم میکند، که نشاندهنده تمرکز بر گردوغبار است.
مسئولیت مدیران و قوانین فراموششده
علیرغم مصاحبههای متعدد کارشناسان، اقدامات عملی کافی نبوده. عطایی در یادداشت خود به قوانین کلیدی اشاره میکند: ماده ۲۰ آییننامه مدیریت گردوغبار (۱۴۰۰) استانداران را موظف به اولویتبندی پروژههای استانی میکند، و ماده ۱۲ سازمان محیط زیست را مسئول تهیه مستندات برای کانونهای خارجی مانند قرهقوم. همچنین، قانون هوای پاک (۱۳۹۶)، قانون حفاظت از خاک و سیاستهای کلی محیط زیست ابلاغی رهبری، بر دیپلماسی محیط زیستی و کنترل ریزگردها تأکید دارند. اما سؤال اینجاست: آیا مستندات فنی برای مذاکره با ترکمنستان تهیه شده؟ آیا پروژههای شناسایی کانونها اجرا شده؟
راهکارهای پیشگیری: از کوتاهمدت تا بلندمدت
برای مقابله با این معضل، ترکیبی از اقدامات محلی، ملی و بینالمللی لازم است. بر اساس پیشنهادهای کارشناسان و گزارشهای خبرگزاریها، راهکارها عبارتند از:
کوتاهمدت:
جابجایی سنگشکنها و کارخانههای آسفالت از اطراف شهر.
تکمیل شهرک کامیون داران برای جلوگیری از ورود خودروهای سنگین به داخل شهر .
حل مشکل کوچههای خاکی با آسفالت سریع و نظارت بر ساختوسازها (مانند استفاده از پوششهای ایمنی در تخریب).
تعطیلی موقت صنایع آلاینده در روزهای بحرانی و الزام سنگشکنها به استفاده از مهپاش.
آموزش شهروندان برای آمادگی (مانند استفاده از ماسک و کاهش تردد در روزهای آلوده).
تقویت ناوگان عمومی با خودروهای استاندارد و گازسوز.
بلندمدت:
شناسایی دقیق کانونهای گردوغبار با تشکیل گروه متخصصان دانشگاهی و خصوصی .
دیپلماسی محیط زیستی با ترکمنستان برای مدیریت قرهقوم، طبق سیاستهای رهبری.
افزایش فضای سبز: سرانه فعلی کمتر از استاندارد ۱۵ متر مربع است؛ توسعه کمربند سبز و کاشت درختان مقاوم به خشکسالی ضروری است.
مدیریت کشاورزی: جلوگیری از چرای بیرویه، احیای مراتع و مالچپاشی در کانونهای بحرانی.
حمایت از تحقیقات دانشجویی و نظارت قضایی بر اجرای قوانین (مانند قانون مدیریت پسماند).
استفاده از فناوریهای نوین: مانند سازههای تصفیهکننده هوا (معادل ۱۵۰ درخت) که در کشورهای پیشرفته رایج است.
کارشناس محیط زیست تأکید کرده: با تغییرات اقلیم، نمیتوان مشکل را کامل حل کرد، اما مدیریت میتواند آلودگی را ۳۰-۴۰ درصد کاهش دهد.” گزارش ایسنا نیز به موفقیت استانهای دیگر مانند خوزستان در مالچپاشی اشاره کرده که میتواند الگویی برای خراسان شمالی باشد.
محیط زیست، ابرچالش فراموششده
آلودگی هوای بجنورد نه تنها یک مشکل محلی، بلکه نمادی از بیتوجهی به محیط زیست در برابر اولویتهای اقتصادی است. تا وقتی محیط زیست دغدغه اصلی مدیران نباشد، مشکلات اقتصادی هم حل نمیشود. شهروندان انتظار دارند مسئولان از حرف به عمل برسند: پروژههای پیشگیرانه اجرا شود، دیپلماسی فعال گردد و سلامت ریههایشان اولویت باشد. روزنامه اترک، به عنوان صدای مردم خراسان شمالی، از مسئولان میخواهد گزارش شفاف اقدامات را ارائه دهند. آیا بجنورد دوباره به ییلاق خوشآبوهوا بازمیگردد، یا غبار ماندگار خواهد شد؟ زمان پاسخ خواهد داد.